پيام
+
وقتي که برگي رو زمين ميريزه* حس مي کنم گريه ي بي صداشو* حس مي کنم چي مي گذره تو قلبش* وقتي مي بينه مرگ لحظه هاشو* آخه منم يه برگ خشک و زردم* که بي صدا يه عمره گريه کردم

دروغگو
92/1/23
خاله سارا
وقتي با چشمام مي بينم که يک برگ*
سيلي بيجا مي خوره از تگرگ*
پا ميذاره خزون به باغ دلم*
باز کلاغا سر ميدن آواز مرگ*
يخ مي زنه تو سينه قلب خونم*
آخه من از تبار اين خزونم
خاله سارا
وقتي که پرپر ميشه گل تو گلدون*
خاليه از کبوترا آسمون*
حباب بغضم تو گلو مي شکنه*
ابر چشام دوباره ميشه بارون
خاله سارا
*کبوتر دلم به فکر کوچه* براي من زندگي سرد و پوچه*